Tuesday, January 11, 2011

از دفترچه خاطرات مهدی فداکار یا مهدي فداکار لاشی سگ باز همسر یابی و همسریابی

آقا؟ اينا که پای دونه دونه آيتم های گودر يکی کامنت های عاشقانه ی خال خال پشمی ميذارن، يه ژانر محسوب ميشن؟ يا صرفاً واسه ريدن تو روح یوزر ها دستمزد ميگيرن؟


------------------------------------------------------------

رفقا تونو نه با پول بسنجين، نه با مقام. يه دوس دختر/دوس پسر واسشون گير بيارين، اگه ماهی بيش از يه بار يادتون کردن، بذارينشون رو تخم چشاتون!



------------------------------------------------------------


مهدی فداکار در بلاگفا

من -مهدی فداکار- سال هشتم رشته ادبیات فارسی هستم امیدوارم بتونم لحظه ای خوش را برای شما به ارمغان بیاورم

اصفهانیه داشته نوار روضه گوش میداده میزنه آخر نوار ببینه شام ميدن یا نه

—————————————————————

غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو

تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي

—————————————————————

پسره ، دختر محلشون را نشون ميکنه ، رفيقاش ميان با سنگ ميزنن

—————————————————————

تُو قلبمی ، تُو خونمی ، تُو تموم وجودمی …….. رفتم دکتر ، ميگن انگل داری




مهدی فداکار

مهدي فداکار




از دفترچه خاطرات مهدی فداکار,مهدئ فداکار,مهدي فداکار شیرکده به زن اش با اين لب و لوچه شبيه کون مرغ کردنا، آنجلينا جولی نميشی. باور کن




مهدي فداکار به دخترش: - چه غلطی دارين ميکنين اينجا؟ - داريم فعل خواستنو صرف ميکنيم پدر! - سر و صدا نکنين. آروم درستونو بخونين. - چشم

No comments:

Post a Comment